رهارها، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره

زندگی مامان وبابا

بدون عنوان

امسال عید تصمیم گرفتیم بریم گنبد ،علی دایی روز دوم فروردین رفت اصفهان پیش زندایی و مامان شهناز نتونست که بره ولی عیدیهامون رو به دایی جون دادیم تا برای زندایی ببره مامان شهناز طلا خرید خود دایی گوشی موبایل ومن هم کیف وکفش... وماهم از روز دوم عید دیدنی میرفتیم ووقتی دایی جون برگشت ینی 5 فروردین رفتیم گنبد خیلی خوش گذشت هم به ما که اقوام و دیدیم و دیدارها تازه شد هم به رها که  کلییی همبازی داشت اونجا علی،نیایش،هلما،امیر علی ،هلیا ،نادیاو اما...امید کوچولو که همبازی رها نبود چون همش 3 ماهش بود ولی خیلی معصوم بود و کلی به دل من نشست یاد نی نی گیای رها میفتادم چون مثل رها اندازه فندق بود متاسفانه رها ازروز اول تب شدید کرد و تا 3...
11 ارديبهشت 1393

بدون عنوان

گشت گرداگرد مهر تابناک ،ایران زمین/روزنوآمدوشد شادی برون زندر کمین ای تو یزدان ،ای تو گرداننده مهر و سپر/برترینش کن برایم این زمان و این زمین بالاخره سال 92 هم تموم شد و با شروع سال جدید زندگی رنگ و بوی تازه ای گرفت... این دومین سالیه که بااومدن تو سال تحویل بهمون بیشترخوش میگذره و معنی خونوادرو بیشتر درک میکنیم مرسی که هستی... امسال بابقیه سالها یکم فرق میکرد چونکه من با یسری فرشته های کوچولو آشنا شده بودم که سال تحویل حسابی به فکرشون بودم و لحظه تحویل سال قبل از خونوادم اول سلامتی اونارو از خدا خواستم و بعد هم صبر به پدر و مادراشون  امیدوارم امسال آخرین سالی باشه که صالح عزیزم آنیتای نازنازی و معصوم و.....
11 ارديبهشت 1393
1